you know me otherwise leave there

leoninee

welcome my friends

نشانی

خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار 

آسمان مکثی کرد 

رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید و به اگشت نشان داد سپیداری و گفت 

نرسید به درخت 

کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است 

و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است 

می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد 

پس به سمت گل تنهایی می پیچی 

 دو قدم مانده به گل 

پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی 

و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد 

در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی 

کودکی می بینی 

رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور و از او می پرسی 

خانه دوست کجاست

Go Back

Comment