نكته 1
به طور كلي سخناني كه از ائمه معصومين به ما رسيد ه است در سه دسته بندي كلي جاي مي گيرد:
1_ نقل از قرآن كريم كه لفظ و معناي آن از خداست.
2_ احاديث قدسي كه معني و لفظ آن از خداست ولي اعجاز نيست.
3_ احاديث معمولي كه معني از خداست و قالبريزي آن از ائمه است.
نكته 2
تفاوت ما با اهل تسنن فقط در پذيرش امر ولايت نيست بلكه در مورد وجود نازنين پيامبر اكرم صلي الله عليه واله هم هست . اهل تسنن معتقدند كه هرچه در دين بوده پيامبر صلي الله عليه واله به مردم گفته اند و ثبت شده ولي شيعه معتقد است كه پيامبر صلي الله عليه واله هرآنچه راكه از جانب خداوند بر ايشان وحي شده است مقداري را كه در ظرف زمان و شرايط مردم آن زمان بوده و مورد نياز مردم بود ه را بيان فرموده اند و مابقي علوم را به امير المومنين و حضرت زهرا سلام الله عليهما نسل به نسل تا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريفسپرده اند تا آنان در زمان لازم آن را اظهار كنند.همانطور كه در خطابه غدير آمده است : ان الحلال و الحرام اكثر من ان احصيهما و اعرفهما في مقام واحد... يعني حلال و حرام بيش از آن است كه من در اين فرصت همه آن ها را بيان كنم
نكته 3
معصومين عليهم السلام از نظر ابلاغ علوم 3 دوره داشته اند؛
1)دوره ای که سخنانشان را بی پرده می فرمودند؛ دوره پیامبر صلي الله عليه واله و تقريبا در زمان حکومت اميرالمومنين عليه السلام
2)دوران خفقان؛دوران امام سجاد عليه السلام پس از شهادت امام حسین عليه السلام
3)دوران امام محمد باقر عليه السلام وامام صادق عليه السلام که از نظر علمی فعال بودند ولی از نظر سیاسی و اجتماعی نمی توانستند کاری کنند. اما توانستند مناجات و ادعیه و احکام بسیاری را که در گذشته فرصت بیان آنها نبوده را پخش کنند که یکی ازاین زيارات ،زیارت عاشورا بوده که جبرائيل به پيامبر صلي الله عليه واله وحي كرده بوده است و ايشان به امير المومنين عليه السلام سپرده اند تا رسيده به ا امام باقر عليه السلام که ايشان برای اولین بار آن را ابراز کردند
نكته 4
زیارت عاشورا که امروز از جانب برخي بي خبران مورد بی مهری قرار گرفته از نظر شیخ طوسی وابن قولویه قمی وتمام علماء بعدی تا شیخ عباس قمی سند و متنش مورد تاييد و بسيار محكم است.
زیارت عاشورا یک حدیث قدسی است،معنایش وحی است و قالبش وحی است ولی اعجاز نیست .قرآن معنایش وحی است قالبش وحی است واعجاز نیز هست.
